خاطره ای از علامه مصباح یزدی

 

یکی از نزدیکان حضرت علامه می‌گوید:

علامه مصباح‌یزدی 5 – 6 سال پیش خدمت مقام معظم رهبری می‌رسند و حضرت آقا خطاب به ایشان می‌گویند که (نقل به مضمون) شنیده‌ایم زانوی شما درد می‌کند؛ ورزش کنید، چون به شما نیاز است.

از آن روز به بعد حضرت علامه مصباح‌یزدی حتی یک روز هم نشده که ورزش‌شان تَرک شده باشد. حضرت علامه روزی یکی - دو ساعت ورزش می‌کنند و حتی برف و باران و شرایط جوی نامساعد هم نمی‌تواند مانع این کار ایشان شود.

 

 

ادامه نوشته

خاطرات امیر سرتیپ بازنشسته سیاوش جوادیان

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب خاطرات امیر سرتیپ بازنشسته سیاوش جوادیان، فرمانده اسبق قرارگاه عملیاتی آجا در غرب كشور از حضور رهبر انقلاب در مناطق عملیاتی غرب كشور را منتشر کرد:

عراق هم می‌دانست
منطقه‌ی غرب كشور ما نزدیك‌ترین نقطه‌ی ایران به بغداد است و از طریق این منطقه‌ و شهرهای قصر شیرین و مهران، راه دسترسی به بغداد به‌خوبی وجود دارد. صدام هم خوب می‌دانست كه ما توانایی داریم كه آن‌چنان بغداد را مورد تهدید قرار دهیم كه سرنوشت جنگ را عوض كنیم. بر همین اساس ارتش صدام قدرت پدافند مستحكمی را شكل داده بود و نیروهای بسیاری را سازماندهی كرده بود و در هجوم سراسری كه به منطقه‌ی غرب كشور داشت ارتفاعات و نقاط استراتژیك را تصرف كرد. در واقع اهمیت این منطقه از لحاظ تأمین امنیت كشور و از طرف دیگر حضور نیروهای صدام و منافقین به‌خوبی مشهود بود.
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع در تاریخ 60/2/7 برای بازدید از مناطق عملیاتی غرب به سنندج آمدند. بنده آن زمان مسئول عملیات لشكر 28 سنندج بودم. از آن‌جا به همراه ایشان عازم مریوان شدیم. به دلیل شرایط خاص منطقه شب‌ها حركت نمی‌كردیم. در طول روز هم در بین مریوان و سنندج پایگاه‌هایی تأسیس شده بود و افرادی عهده‌دار حفظ امنیت در نقاط كور مسیر بودند. در بین راه با حضرت آقا درباره‌ی حفظ امنیت مسیر گفت‌وگو می‌كردیم كه ایشان پیشنهاد دادند در یكی از نقاطی كه احتمال كمین دشمن وجود داشت، پایگاه ایجاد كنیم. ما هم دستور ایشان را اجرا كردیم. البته بعدها دقت ایشان در این مورد به‌خوبی برای ما روشن شد، چرا كه ما قبلاً هم از آن نقطه آسیب دیده بودیم و با تأسیس پایگاه در آن نقطه شرایط امنیت به‌خوبی فراهم شد.
پیشنهاد حضرت آقا مبنای حركت شد
در زمانی كه رهبر معظم انقلاب در مریوان بودند، بنا شد كه همراه ایشان برای بازدید به سمت ارتفاعات پایین دِزلی مریوان و ارتفاعات مشرف به سلیمانیه‌ی عراق برویم كه طی عملیاتی تازه تصرف كرده بودیم. هنگام حركت، یك گروه پنجاه نفری متشكل از نیروهای سپاه و ارتش و ژاندارمری آمده بودند. به پیشنهاد من، تنها فرمانده‌ لشكر و فرمانده‌ سپاه به همراه آقا رفتند و باقی نیروها در دزلی ماندند. در همین هنگام جنگنده‌های عراقی، دزلی را بمباران كردند و توپخانه‌ی ما را زدند كه هفت هشت نفر شهید و مجروح شدند.
ایشان پس از بازدید از منطقه و در هنگام بازگشت به مریوان در ماشین فرمودند كه تصرف این نقطه می‌تواند یك مبنای حركت برای شما باشد و باید روی آن كار كنید. به موجب همین فرمایش، طرحی به نام «محمدرسول‌الله» تهیه كردیم و در دی‌ماه سال شصت با همكاری فرمانده‌ سپاه مریوان -حاج احمد متوسلیان- و فرمانده‌ سپاه پاوه -شهید همت- و حمایت فرماندار پاوه -شهید ناصر كاظمی- و با حضور شهید بروجردی این طرح را اجرا كردیم. این اولین عملیات منظم نیروهای اسلام علیه نیروهای بعثی در مناطق بیاره و تویره و شمال سلیمانیه بود. در این عملیات 132 نفر از نیروهای دشمن اسیر گرفتیم و امكانات دو تیپ عراق نصیب ما شد. این تدبیر رهبر انقلاب باعث شد كه صدام چند تیپ از تیپ‌های گارد مخصوص و مرزی خود را در منطقه مستقر كند و این امر موجب شد كه فشار نیروهای عراقی مستقر در جنوب بر روی رزمندگان ما كم شود.
استقرار در مرز
در چهار سال آخر جنگ، من به عنوان نماینده‌ی نیروی زمینی در شورای عالی دفاع حضور پیدا می‌كردم و گزارش جبهه‌ها را خدمت حضرت آقا می‌دادم كه آن هنگام رئیس‌جمهور و رئیس شورای عالی دفاع بودند. در مرداد ماه سال 67، كه سال پایانی جنگ تحمیلی بود، ارتش عراق از پدافند متحرك استفاده می‌كرد. بی‌راه نیست اگر بگویم كه حضرت آقا به صورت شبانه‌روزی در واحدها و قسمت‌های عملیاتی بودند. چندین بار در بیاناتی كه در جمع رزمندگان داشتند، آنان را تشویق به پیش‌روی ‌كردند. حتی هنگامی كه قطع‌نامه 598 پذیرفته شد، تدبیر ایشان این بود كه همه‌ی نیروها جلو بروند و در مرز استقرار پیدا كنند.
 
 
 

سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد

 

 

جمعه شب و همزمان با سومین روز سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه، معظم له به منزل تعدادی از شهدای این شهر رفتند و آنها را مورد تفقد قرار دادند. وقتی ایشان در منزل شهید «شهاب خالصی» حضور می‌یابند، بعد از دیدار و گفت‌وگو با خانواده شهید، درباره نحوه شهادت شهید خالصی فرزند خانواده خالصی و شهید «غلامرضا دستم‌بویه» داماد این خانواده سؤالاتی می‌پرسند. بعد از آن خانواده شهید خالصی از آقا می‌‌خواهند تفألی به حافظ بزنند که ایشان با محبت این خواسته را اجابت کرده و دیوان شیخ شیرین کلام را می‌گشایند که چنین غزلی‌سرایی کرده بود:

بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید
جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال عدل به فریاد دادخواه رسید
سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد
جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید
ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل دل و دانش که مرد راه رسید
عزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید
کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
صبا بگو که چه‌ها بر سرم درین غم عشق
ز آتش دل سوزان و دود آه رسید
ز شوق روی تو شاها، بدین اسیر فراق
همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیمه شب و درس صبحگاه رسید
 
 
 
 
 
 

کربلا ...

زینب زینب زینب زینب زینب...

به یاد سید جواد ذاکر رحمت الله علیه

 

 

 

امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است

امشب که از نسیم حضوری لبالب است

شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است

شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است

شامی که روشنائی روز است امشب است

امشب شب ملیکه دادار زینب است

این جلوه جلوه های شبی بیکرانه است

این جذبه جذبه حرمی بی نشانه است

این سجده سجده بر قدمی جاودانه است

این شعله شعله نگهی عاشقانه است

از هر لبی که می شنوی این ترانه است

عالم محیط و نقطه پرگار زینب است

سری رسید و معنی ام الکتاب شد

نوری دمید و قبله هر آفتاب شد

چشمی گشود و چشم شقایق بخواب شد

زیباترین دعای علی (ع) مستجاب شد

زهراست این که در دل گهواره قاب شد

امشب تمام گرمی بازار زینب است

بر عرش سبز دست نبی تا که جاگرفت

نورش زمین و کل زمان را فرا گرفت

حتی بهشت سرمه از آن خاک پا گرفت

از عطر دامنش همه جا روشنا گرفت

آئینه ای مقابل رویش خدا گرفت

تصویر جلوه های خداوار زینب است

این کیست این که سجده کند عشق در برش

این کیست این که سینه درند در برابرش

این کیست این که از جلوات مطهرش

عالم نیود غیر غباری ز محضرش

فرموده است از برکاتش برادرش

آئینه دار حیدر کرار زینب است

تا کوچه اش قبیله لیلا ادامه داشت

تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت

در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت

بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت

زینب نبود حضرت زهرا(س) ادامه داشت

خاتون خانه دار دو دلدار زینب است

سرچشمه های پرطپش کوهسار از اوست

دریا از اوست جذبه هر آبشار از اوست

تیغ کلام فاطمی اش آب دار از اوست

تفسیر آیه های غم و انتظار از اوست

آری تمام هیمنه ذوالفقار از اوست

از کربلا بپرس علمدار زینب است

سوگند بر شکوه دل مرتضایی اش

بر جلوه های حیدری اش مجتبایی اش

سوگند بر تقدس کرب و بلایی اش

بر ریشه های چادر سبز خدایی اش

سوگند بر نماز شب کبریایی اش

تا روز حشر کعبه ایثار زینب است

شمس حجاب گنبد دوار زینب است

بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است

محبوبه حبیه دادار زینب است

مسطوره سلاله اطهار زینب است

اذن دخول در حرم یار زینب است

منصوره نرفته سر دار زینب است

نون و قلم نبی است و یسطرون حسین

طاق فلک علی است به عالم ستون حسین

خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین

هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین

با یک قیامت است هم الغالبون حسین

در این قیام نقطه پرگار زینب است

سردار سر سپرده جولان عشق کیست؟

تنها امیر فاتح میدان عشق کیست؟

عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست؟

روح دمیده در تن بی جان عشق کیست؟

علامه مفسر قرآن عشق کیست؟

تفسیر آیه ها همه اسرار زینب است

ققنوس وهم از پی او در توهم است

فانوس وصف در صفت وصف او گم است

قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است

پابوس او تمامی افلاک و انجم است

کابوس شام و دولت نامرد مردم است

بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است

پیداترین ستاره دیبای خلقت است

زیباترین سروده لبهای خلقت است

زهراترین زهره زهرای خلقت است

لیلاترین لیلی لیلای خلقت است

شیواترین سوال معمای خلقت است

گنجینه جزیره اسرار زینب است

ذرات و کائنات همه مرده یا خموش

در احتجاج بود زنی یک علم به دوش

قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش

آتشفشان قهر خداوند در خروش

هوهوی ذوالفقار علی می رسد به گوش

این رعد و برق نیست که انگار زینب است

خورشید روی قله نی آشکار شد

کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد

ناموس حق به ناقه عریان سوار شد

هشتاد و چهار خسته به هم هم قطار شد

زیباترین ستاره دنباله دار شد

در این مسیر نور جلودار زینب است

چشم ستاره در به در جستجوی ماه

بر روی نیزه دیده زینب گرفت راه

مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه

آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه

کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه

راحت بخواب چونکه پرستار زینب است

پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست

حتی به حال و روز دلش کاروان گریست

از خنده های حرمله و ساربان گریست

بر گیسوان شعله ور کودکان گریست

از ضربه های دم به دم خیزران گریست

بر خیل اشک قافله سالار زینب است

آن شانه صبور صبوری ز ما ربود

آن قامت غیور قیامت بپا نمود

آن شیرزن حماسه عباس را سرود

با دست خویش بیرق کرببلا گشود

بر بالهای زخمی اش ای وای جا نبود

غم را بگو بیا که خریدار زینب است

زینب اگر نبود اثر کربلا نبود

شیرازه ای برای کتاب خدا نبود

زینب اگر نبود علم حق بپا نبود

این خیمه ها و پرچم و رخت عزا نبود

یک یا حسین بر لب ما و شما نبود

در کار عشق گرمی بازار زینب است

با این که قد خمیده ام و داغ دیده ام

فتح الفتوح کرده ام هرجا رسیده ام

گر نیش کعب نی به وجودم خریده ام

گر طعم تازیانه چو مادر چشیده ام

چون کوه ایستاده ام ای سر بریده ام

در اوج اقتدار جهاندار زینب است

زینب کجا و خنده اشرار یا حسین

زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین

زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین

زینب کجا و این همه آزار یا حسین

زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین

در پنجه های بغض گرفتار زینب است

از نای من به ناله چو افتاد نای نی

عالم شنید از پس آن های های نی

تو بر فراز نیزه و من در قفای نی

آنقدر سنگ خورده ام از لابلای نی

تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی

هجران توست آتش و نیزار زینب است

قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو

رنگین شده است ساقه نی از گلوی تو

در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو

ای منتهای آرزویم گفتگوی تو

ای نازنین بناز خریدار زینب است

برای کشتن حسین این همه لشکر آمده

ادامه نوشته

سید حسن نصرالله شاگردی از مکتب خامنه ای بزرگ

 

سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان دوشنبه (۱۶ خرداد۹۰) در سخنان خود در همایش «نوآوری و اجتهاد از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای» که سخنانش به طور مستقیم از شبکه خبری العالم و المنار پخش شد، اعلام کرد: برای من افتخاری است که افتتاح کننده کنفرانس شما باشم، کنفرانسی که در نوع خود اقدامی بسیار بااهمیت تلقی می‌شود، چرا که این اولین بار است که کنفرانسی فکری‌ – ‌علمی خارج از ایران برگزار می‌شود تا به بررسی اندیشه‌ها ، افکار و شخصیت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مدّ ظله از تمام ابعاد بپردازد؛ همان‎گونه که باید از تمام برگزار کنندگان این کنفرانس و تمام حاضران و شرکت‌کنندگان در این جلسه و جلسات بعدی تشکر کنم.

* آشنایی با رهبر انقلاب

سیدحسن نصرالله افزود: آشنایی نزدیک من با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سال ۱۹۸۶ بازمی‌گردد که در آن سال فرصت دیدارهای بسیاری با ایشان به من دست داد تا بیش از پیش با افکار، اندیشه‌ها، اصول، مبادی فکری و شیوه‌های تحلیل و بررسی حوادث و جریانات امور توسط ایشان جهت راهبری امور و رهبری جامعه و اتخاذ تصمیمات در شرایط حساس آشنا شوم و این جدای از خصوصیات و ویژگی‌های اخلاقی متمایزی است که ایشان از آن بهره می‌برند.

* تمجید از شخصیت رهبری

دبیرکل حزب‎الله لبنان تصریح کرد: با توجه به شناختی که از آیت‎الله العظمی خامنه‌ای در دست دارم و پس از مطالعه و بررسی بسیاری از مدارک و شواهد می‌توان گفت، ما در خدمت امام بزرگواری قرار داریم که در رهبری، تقوا، پرهیزکاری و اجتهاد بی‌نظیری است ما در خدمت امامی هستیم که دارای دیدگاهی جامع، عمیق و مستحکم و استوار بر اصول و مبادی‎ای از قبیل “اصول و مبانی فکری “؛ “شناخت نیازها و مشکلات “؛ “شناخت امکانات موجود ” و “آشنایی با راهبردهای مناسب و همخوان با آن اصول و مبادی ” است و به همین دلیل است که ملاحظه می‌کنیم به راحتی ایشان بر روند جاری در امور آگاهی و اطلاع دارند و با عمق و بینش عمیق آنها را به راحتی ارزیابی می‌کنند و بی‌شک این ارزیابی دقیق و عمیق نشأت یافته از همین دیدگاه جامع و شامل است و به خاطر همین دیدگاه است که با وجود حوادث و جریان‌های مختلف و متفاوت، درباره هریک دیدگاه کارشناسانه خود را همچون یک صاحب‎نظر نکته‎سنج و دقیق بیان می‌کنند.

* امام خامنه‌ای حتی در ایران هم مظلوم و ناشناخته هستند

وی اظهار داشت: ما خود را در برابر شخصیت بزرگ و استثنایی از این حیث ملاحظه می‌کنیم و می‌بینیم که بسیاری در این امت هستند که از این شخصیت والا آگاهی و شناختی جز اندک ندارند و به همین دلیل است که به‎جرأت می‌توانیم بگوییم که ایشان میان امت اسلام و حتی در ایران چقدر مظلوم هستند؛ حتی ایشان در مهمترین بعد شخصیتی‌شان که همان بعد سیاسی و رهبری است هنوز شناخته شده نیستند، چون شخصیتی است که دشمنان از یک سو آن را محاصره کرده‌اند و از سوی دیگر دوستان آن‎گونه که باید حق این شخصیت را ادا نمی‌کنند و این مسئولیت ماست که این امت را با این شخصیت بزرگ و عظیم آشنا کنیم تا از آن بهره‌های لازم و شایسته را ببرند و از برکات وجودی چنین رهبری و چنین ولی فقیه و اندیشمند و متفکری برای حال و آینده و دنیا و آخرت خود مستفیض شوند، به‎ویژه آن‎که جهان اسلام از قرن‌ها پیش با چالش‌های بزرگ و مهمی مواجه است و این وظیفه و مسئولیت این کنفرانس است که ابعاد ناشناخته آن امام فرزانه را بر مسلمانان تبیین و آشکار کنند.

* پیش‌بینی‌های درست امام خامنه‌ای

پیش‌بینی درست امام خامنه‌ای حتی برای ما هم قابل باور نبود

نصرالله گفت: آیت الله خامنه‌ای همواره از اصل پیروزی مقاومت سخن می‌گفتند و همیشه می‌گفتند که‌ بر اساس ایمان و اعتقادتشان از این اصل سخن می‌گویند. ایشان پس از سال ۱۹۹۶ نیز می‌گفتند که رژیم صهیونیستی در وضعیت مناسبی نیست و توان پیشروی و ادامه اشغال لبنان را مجددا ندارد.

به گفته نصرالله، رهبری انقلاب «تاکید می‌کردند که اسرائیل در وضعیت سردرگمی در لبنان به سرمی‌برد، نه توان عقب نشینی دارد نه توان ماندن نه توان پیشروی؛ باید اندکی صبر پیشه کنید و منتظر گذشت امور باشید و بدانید تصمیم‌گیری‌های رژیم صهیونیستی وابسته و مرهون اقدامات مقاومت است. اواخر سال ۱۹۹۹ انتخابات نخست وزیری در رژیم صهیونیستی برگزار شد و دیدیم که باراک چگونه با شکست دادن نتانیاهو در انتخابات به نخست وزیری این رژیم رسید و تصمیم گرفت در ژوئیه از لبنان عقب نشینی کند. فضای حاکم بر لبنان و سوریه به گونه‌ای بود که کسی تصور نمی‌کرد، این گفته باراک حقیقت داشته باشد، بعد از مدتی دیدیم که باراک تلاش کرد، در برابر عقب نشینی از لبنان بر امتیازات یا ضمانت‌هایی امنیتی از دولت لبنان یا سوریه دست یابد. باور همه ما در این خصوص بر این بود که اگر این ضمانت‌ها به رژیم صهیونیستی داده نشود، این رژیم از جنوب لبنان عقب نشینی نخواهد کرد و مقاومت باید در اندیشه راهبردهای دیگر باشد، اما در دیداری که با آیت الله خامنه‌ای داشتیم و دیدگاه‌های خود را به ایشان عرضه کردیم، ایشان نظر دیگری داشتند و به ما تاکید کردند که پیروزی شما در لبنان بسیار نزدیک است آنقدر نزدیک که خودتان هم تصورش را نمی‌توانید بکنید. این سخنان آیت الله خامنه‌ای بر خلاف تمام تحلیل‌ها و اطلاعات ارائه شده از فضای حاکم بر جنوب لبنان بود و هیچ‌ نشانه‌ای دال بر عقب نشینی رژیم صهیونیستی یا آمادگی این رژیم برای این عقب نشینی وجود نداشت؛ اما ایشان به برادران حزب الله تاکید کردند که خود را برای موفقیتی بزرگ آماده کنند و بهتر است موضع‌گیری و سخنرانی‌ها و اظهار نظرهای سیاسی‌تان این گونه و آن گونه باشد، پس از آن عقب نشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان روی داد و این برای ما غافلگیر کننده نبود، چون خود را برای چنین عقب نشینی و پیروزی آماده کرده بودیم.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه اظهارات خود گفت: در جنگ تموز [۳۳ روزه] که از حیث همراهی جهانی و بین المللی جنگی جهانی و از حیث حمایت و پشتیبانی تمام کشورهای عربی حامی رژیم صهیونیستی بودند و هدف آن از بین بردن مقاومت در لبنان بود و همه میزان سنگدلی و خشونت بکار رفته توسط رژیم صهیونیستی علیه حزب الله را مشاهده کردند و دیدند چگونه یک رژیم سرتاپا مسلح یک مقاومت بی‌دفاع را به شدیدترین وجه سرکوب کرد و آماج حملات وحشیانه خود قرار داد، بگونه‌ای که سخن گفتن از پیروزی مقاومت در این شرایط موضوع بسیار سخت و غیر ممکنی می‌نمود.

* پیام شفاهی رهبری برای نصرالله درباره جنگ ۳۳ روزه

نصرالله افزود: در این شرایط یکی از دوستان پیامی شفاهی از آیت الله خامنه‌ای برای من آورد که ایشان در آن گفته بودند، جنگ شما با رژیم صهیونیستی بی‌شباهت به جنگ احزاب نیست که طی آن تمام قبایل علیه پیامبر به جنگ برخاسته بودند اما سرانجامشان ناکامی و شکست بود، شما نیز بر خدا توکل کنید و بدانید بی‌شک شما پیروز این میدان خواهید بود و پس از این پیروزی بزرگی و قدرت بسیار خواهید یافت و هیچ کس در آن زمان باور نمی‌کرد، این گفته آیت الله خامنه‌ای به حقیقت بپیوندد، اما دیدیم که چگونه حزب الله در این جنگ پیروز شد.

* ۱۱ سپتامبر و پیش‌بینی امام خامنه‌ای

دبیر کل حزب‌الله لبنان گفت: پس از حوادث ۱۱سپتامبر همه دیدند که آمریکا چگونه به خصومت به جهان اسلام پرداخت به سوی منطقه خاورمیانه لشگرکشی کرد.

نصرالله گفت: آمریکا به گونه‌ای لشکر کشید که همه بر این باور بودند که منطقه وارد عصر آمریکایی خود شده است و از این پس، ملتهای منطقه باید شاهد سیطره و حاکمیت آمریکا بر خاورمیانه باشند و خود را برای یکصد یا دویست سال حاکمیت آمریکا در منطقه و جنگ‌های جدیدش که آن را به جنگ‌های صلیبی تشبیه کرده بودند، آماده می‌کردند.

سید حسن نصرالله گفت: در آن زمان من سفری به ایران داشتم و طی این سفر به دیدار آیت الله خامنه‌ای رفتم و نظر ایشان را درباره حوادث منطقه‌ای و ورود آمریکا به آن جویا شدم، در آن زمان اوضاع به قدری بحرانی بود که برخی از مسئولان و مقامات ایرانی نزد آن حضرت می‌آمدند و با ایشان درباره برقراری رابطه با آمریکا مشورت می‌کردند و می‌گفتند، باید به دنبال سازش و آشتی با آمریکا باشیم؛ در حالی که ایشان با توجه به دیدگاه استراتژیک‌شان این خواسته‌ها را رد و تاکید می‌کردند،‌ اوضاع آنگونه که ملاحظه می‌کنید بر وفق مراد آمریکایی‌ها نیست؛ نگران نباشید آمریکا هم اکنون به اوج خود رسیده و از هم اکنون به بعد باید در انتظار فرود و افول این کشور و بویژه ناکامی طرح‌هایش در منطقه باشیم و باید بر این پایه و دیدگاه با موضع‌گیری‌ها و سیاست‌های آمریکا در منطقه برخورد کنید و تعامل داشته باشید.

دبیرکل حزب الله لبنان افزود: امام خامنه‌ای تاکید کردند که این سخنانشان بر پایه‌ داده‌های صحیح و درست است و بدانید آمریکا پس از این که نتوانست از منافع خود در منطقه حمایت کند،‌ اقدام به اشغال عراق و افغانستان خواهد کرد و با تمام نیروی نظامی خود به منطقه لشگر کشی خواهد کرد که این دلیل بر ضعف و ناتوانی این کشور است نه اقتدار و توانمندیش و نتیجه‌گیری‌های این گونه‌ای که صورت می‌گیرد، ناشی از جهل و نادانی ملل منطقه از یک سو و حاکمان آنها از سوی دیگر است.

سیدحسن نصرالله افزود: من می‌توانم به جرات به شما بگویم طی سال گذشته جهان اسلام و عرب سال بسیار سختی را سپری کرد، چرا که جهان غرب به سرکردگی آمریکا از تمام توان خود برای سرکوب ملل منطقه استفاده کرد و با تمام سلاح‌هایش به آن لشگر کشی کرد، تا رژیم‌های مورد نظر خود را حمایت و مخالفان را سرکوب کنند‌ اما آیت‌الله‌خامنه‌ای با درایت و شجاعت و دور اندیشی و حکمت خود در سخت‌ترین لحظات راهبر این مبارزه بودند و با فرمایشات خود هدایتگر ملل منطقه بودند و این درحالی است که هنوز بسیاری از ابعاد این جنگ برملا نشده و کسی از آن آگاه نیست.

* پیش‌بینی امام خامنه‌ای درباره رژیم صهیونیستی

دبیرکل حزب الله لبنان گفت: آیت الله خامنه‌ای اعتقاد دارند که رژیم صهیونیستی رو به زوال و فروپاشی است و معتقدند، این سقوط چندان به طول نخواهد انجامید و بزودی شاهد فروپاشی رژیم صهیونیستی خواهیم بود و معتقد است، سازش و صلح با رژیم صهیونیستی به جایی نخواهد رسید و آنچه در فلسطین و مناطق اطراف ما روی می‌دهد، بر این نکته تاکید دارد که ملت مقاوم فلسطین همچنان خط مشی مقاومت و ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی و عدم سازش با این رژیم را ادامه می‌دهد و نسل کنونی و جوانان امروز ثابت می‌کنند که همچنان به بازگشت به سرزمین خود امیدوارند و خواستار بازگشت به میهن خود هستند و هنگامی که سخنان آیت الله خامنه‌ای درباره اسرائیل را با شرایط حاکم بر منطقه مقایسه می‌کنیم و آن را با موفقیت‌های مقاومت در جنگ تموز [۳۳ روزه] و جنگ غزه ارزیابی می‌کنیم ملاحظه می‌کنیم که فروپاشی و سقوط رژیم صهیونیستی امر دور از دسترسی نیست و ان شاء الله بزودی محقق خواهد شد.

برگر ای خلاصه امن یجیب ها...

برگرد...

 

 

چشمم به ماه بود که  دلواپست شدم ...

برگرد ... ! ای خلاصه امن یجیب ها...

 

سخنی در مورد فرزندان رهبرى

 

 

آخرين فرمانده سپاه محمدرسول الله(ص) در دوران دفاع مقدس گفت: هم سيدمصطفي فرزند بزرگ و هم سيدمجتبي فرزند دوم مقام معظم رهبري از بسيجي هاي لشكر بودند. البته با نام خانوادگي ديگري در جبهه ها حضور داشتند. به ما هم پيغام داده بودند كه اين دو نفر اسير نشوند، ولي اگر شهيد يا جانباز شدند، عيبي ندارد. اسماعيل كوثري گفت: اتفاقاً سه سال قبل ما مستقيماً از رهبري همين سوال را كرديم كه فرمودند: «اگر اينها شهيد مي شدند، بنده پدر شهيد مي شدم، ولي اگر اسير مي شدند چون فرزند رئيس جمهور بودند، عراق سعي مي كرد از ايران براي آزادي آنها امتياز بگيرد و بنده هم امتياز بده به كسي نيستم.»

 

 

ای چشم وچراغ اهل غیرت...

سلام برخامنه ای...

خامنه ای دلیل راه عشق است...

 

از عاشورا تا اربعین....

خاطره ای از رهبر حکیم شیعه...

 

 

در دوران پیش از پیروزى انقلاب، بنده در ایرانشهر تبعید بودم. در یكى از شهرهاى هم‌جوار، چند نفر آشنا داشتیم كه ‏یكى از آن‌ها راننده بود، یكى شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معناى خاص كلمه نبودند. به حسب ‏ظاهر، به آنها عامى اطلاق مى‌شد. با این حال جزو خواص بودند. آن‌ها مرتّب براى دیدن ما به ایرانشهر مى‌آمدند و از ‏قضایاى مذاكرات خود با روحانى شهرشان مى‌گفتند. روحانى شهرشان هم آدم خوبى بود؛ منتها جزو عوام بود.

ملاحظه مى‌كنید! راننده‌ كمپرسى جزو خواص، ولى روحانى و پیش‌نماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحانى مى‌گفت: ‏‏«چرا وقتى اسم پیغمبر مى‌آید یك صلوات مى‌فرستید، ولى اسم «آقا» كه مى‌آید، سه صلوات مى‌فرستید؟!» ‏نمى‌فهمید. راننده به او جواب مى‌داد: روزى كه دیگر مبارزه‌اى نداشته باشیم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب ‏پیروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، كه یك صلوات هم نمى‌فرستیم! امروز این سه صلوات، مبارزه است! راننده ‏مى‌فهمید، روحانى نمى‌فهمید!

این را مثال زدم تا بدانید خواص كه مى‌گوییم، معنایش صاحب لباسِ خاصى نیست. ممكن است مرد باشد، ممكن ‏است زن باشد. ممكن است تحصیل‌كرده باشد، ممكن است تحصیل‌نكرده باشد. ممكن است ثروتمند باشد، ممكن ‏است فقیر باشد. ممكن است انسانى باشد كه در دستگاه‌هاى دولتى خدمت مى‌كند، ممكن است جزو مخالفین ‏دستگاههاى دولتىِ طاغوت باشد.

 

 

لبیک یا خامنه ای...

سلام برخامنه ای ( که تهران ، بدون او جهنم است...)

 

عاشورا به سال شمسی یا بدعت!!؟

 

 

بدعت به گفتار یا فعلی گفته می‌شود که در دین نباشد و کسی از طرف خود آن را وضع کرده باشد. مثل این که در امر «ولایت و خلافت»، شورا را جایگزین حکم خدا و امر رسول خدا (ص) بنمایند. دعا و توسل و شفاعت را رد کنند، زیارت را شرک بخوانند و ... . اینها همه بدعت است.

الف - بزرگداشت یاد و خاطره‌ی اهل بیت (ع) یا عزاداری برای آنان و زنده نگه‌داشتن یاد عاشورا، مانند حج یا رمضان نیست که تاریخ خاصی از جانب حق‌تعالی برای آن وضع شده باشد و هر گونه تغییری در این تاریخ بدعت محسوب گردد.

ب – شیعیان و علاقمندان به حضرت سیدا‌الشهداء ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام نیز هیچ تاریخی را تغییر نداده‌اند، بلکه تاریخ شمسی آن را [که مانند قمری متغیر نیست و ثابت است] نیز معظم داشته‌اند. لذا اگر مقصود دیگری در کار نباشد، نه تنها بد نیست، بلکه می‌تواند بسیار خوب هم باشد.

ج – در تفکر شیعی، ذکر خدا، یاد اهل عصمت (ع) و بزرگداشت آنها نه تنها هیچ تاریخ خاصی ندارد، بلکه انسان مؤمن و متذکر، باید همیشه به یاد آنها باشد. و هر لحظه فراموشی، خود نوعی غفلت است.

د – پیامبر اکرم (ص) توصیه نمودند: [زیّنوا مجالسکم بذکر علی بن ابیطالب] - مجالس‌ خود را با ذکر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام زینت دهید، ائمه‌ی اطهار (ع) مؤکداً توصیه نمودند که همیشه و مستمر یاد و خاطره‌ی مصیبت‌های ایشان را معظم بدارید. امام صادق علیه‌السلام بدین مضمون فرمودند: در هر شب جمعه زیارت ایشان را داشته باشید تا با حضرت رسول اکرم (ص) محشور گردید. حداقل با ذکر «صلی الله علیک یا ابا عبدالله و علی المستشهدین بین یدیک» (یا بدین مضمون). امام حسین (ع) فرمودند: در همه‌ی مصیبت‌های خودتان به یاد مصیبت ما بیافتید و ... . چرا که همین ذکر و یادآوری است که زنده کننده، محرک و نجات بخش است. به همین دلیل هیئات بسیاری هستند که نه تنها در 19 یا 20 مهر، بلکه هر شب جمعه بزرگداشت یاد و خاطره‌ی آن امام را با زیارت عاشورا و سپس ذکر مصیبت، نوحه و عزادار معظم می‌دارند.

ھ – البته اگر کسی یا گروهی بخواهند از این عشق و وفاداری مردم سوء استفاده کنند و به بهانه‌های ناسیونالیستی، تاریخ شمسی مهر ماه را جایگزین «محرم» نمایند و مدعی شوند که چون تاریخ شمسی آن مهر ماه بوده، ما فقط در این ماه عزاداری می‌کنیم و نه در دهه‌ی محرم یا محرم و صفر، آنها کسانی هستند که «فی قلوبهم مرض»، قلب‌هایشان مریض است و می‌خواهند در شعایر اسلامی اعواج و در وحدت مسلمین و به ویژه شیعیان تفرقه ایجاد کنند. بدیهی است که چنین افراد یا گروه‌هایی هیچ علاقه‌ای به اسلام ندارند، چه رسد به آن حضرت (ع)، لذا هیچ گاه خود برگزار کننده مراسم عزاداری نمی‌باشند، اما مترصدند که رخنه کنند و یا این حرکت را به نام خود غصب کنند! لذا مردم باید بصیر باشند و اجازه ندهند که این سوء استفاده‌ها، ضد تبلیغ‌ها، جوّها و شایعه‌ها فرصت طرح و مانور پیدا یابند، نه این که به خاطر حرف و سخن آنها، ذکر اهل بیت (ع) به ویژه ذکر مصیب‌های حضرت امام حسین (ع) را به تاریخی خاص اختصاص داده و در بقیه‌ی زمان‌ها تعطیل کنند. این همان است که دشمن مترصد آن است.

 

 

 

ادامه نوشته

ما در انقلاب، یک معیار داریم و آن مقام رهبری است...

 

تعدادي از شاگردان آيت‌الله جاودان در قالب يك پرسش سؤالي را از وي مطرح كرده‌اند كه در پايگاه اطلاع‌رساني استاد، اين سؤال و جواب منتشر شده است.

در سؤال مطرح شده از آيت‌الله جاودان آمده است:

«از آنجا که همه میدانند فتنه اخیر امتحانی الهی و غربال آخرالزمانی بود که توده مردم در آن پیروز و برخی خواص به تصریح سخن مقام معظم رهبری مردود شدند، از آنجا که برخی شخصیت های معنوی، روحانی و تاثیر گذار در خبرگزاری‌ها و مطبوعات معاندین و غیر خودی‌ها، مورد سوء استفاده تبلیغاتی به نفع کاندیدای خاص یا علیه کاندیدای دیگری قرار گرفتند و موجب تزلزل مقطعی مومنین گردیدند که این از برنامه های دشمنان نظام اسلامی عزیزمان است از طرفی- وعدم اعلام نظر صریح ایشان از طرف دیگر موجب پررنگ شدن شایعات ناامیدکننده و خروج ایشان از دایره ولایت پذیری گردیده است خدای ناکرده...

لذا خواهشمند است در این خصوص مطلبی برای امثال ما طلبه ها و دانشجویان بفرمایید که حتما ماجور نزد خداوند متعال خواهید بود.»

استاد جاودان كه از شاگردان برجسته علامه سيد مرتضي عسگري است، در پاسخ به اين سؤال بر تنظيم كردن جهت‌گيري‌ها با منويات رهبر معظم انقلاب تأكيد كرده و مي‌گويد:

«استاد بنده می فرمود: من گاهی اشکال می کردم و استاد ما شیخ آقا بزرگ طهرانی صاحب الذریعه جواب می داد. باز هم اشکال می کردم در آخر می فرمود بین عالم ولو بزرگ با امام معصوم فرق باید باشد که امام هیچ‌گاه اشتباه نمی کند اما عالم حتی ولی خدا، ممکن است اشتباه کند این اولاً.

ثانیاً اطرافیان بزرگان چون همیشه در محضر آن بزرگند و البته چون مثلاً پسر او هستند، کاملاً مورد اطمینان می باشند، اطلاعات خارجی از طریق این گونه اطرافیان به آن بزرگ می رسد، چون تنها راه کسب اطلاعات و یا بیشترین راه آن این گونه است و انسان بر اساس اطلاعات حکم می کند، ناگزیر این اشتباه در نتیجه گیری دست می دهد.

ما در انقلاب و کشور یک معیار داریم و آن مقام رهبری است. آنچه و آن کس که از ایشان و رأی ایشان فاصله می گیرد اشتباه است و خطا می رود. در این صورت آن چیز و آن کس را ما کنار می گذاریم.

البته این مسئله ممکن است، شما زحمت بکشید از حالت تعبد و تقلید بیرون بیايید. اگر با دقت و اطلاعات دقیق به مسائل کشور نظر کنید، می توانید با همان حالت اجتهادی با رهبر بزرگوار انقلاب همراه باشید و از ایشان جدا نشوید زیرا در حالت تقلید آدم در معرض خطر است.

در نکاتی که عرض شد به دقت نظر کنید.»

 

آقای ما فقط مقابل این خانواده، سر  خم میکند.