"رضا برجي"را از زمان نسل كشي بوسني مي شناسم.او هنوز هم با همان روحيه وروحيه زمان دفاع مقدس است.آدم دنيا ديده اي هم هست . مناطق بحراني دنيا را به چشم خود ديده وبه جاهايي كه امواج انقلاب اسلام يرسيده رفته است وعظمت انقلاب ومحصولات معنوي وفرهنگي صادر شده آن به اقصا نقاط دنيا را به چشم خود ديده است.خودش مي گويد: خدا توفيق داده در 14 جنگ شركت كرده ام.هيچ خبرنگاري در دنيا نتوانسته در 14 جنگ حضور داشته باشد. «مچ وي» خيرنگار و عكاس آمريكايي توانسته تنها در 6 جنگ حضور داشته باشد. در طول اين 3 دهه از بين تمام جنگ هاي اتفاق افتاده در دنيا (كوزوو- جنگ 33 روزه – قره باغ و كشمير و...)مستندي در مورد جنگ 33 روزه ساخته ام كه 3 تا جايزه گرفته و خرداد ماه براي شركت در جشنوارۀ سائوپائولو فرستاده مي شود. در داخل نيز در 3- 4 جشنواره پخش شده است و دو جايزه نيز در داخل گرفته ، يكي نشان نقره اي سينما حقيقت و ديگري جايزۀ ويژۀ هيأت داوران جشنوارۀ مقاومت مي باشد

. برجي : من 45درصد جانبازي دارم و 2 بار هم  شيميايي شدم .5 سال با شهيد آويني از روايت فتح شروع كردم. كارم را اول با عكاسي شروع كردم در نشريۀ سيد الشهداء و تا سال  62 و 63  تقريباً بصورت حرفه اي اين كار را انجام مي دادم . تا سال 65 وارد روايت فتح شدم و تا شهادت شهيد آويني با آقا مرتضي و اگر خدا قبول كند جزو شاگردان ايشان بودم و به صلاحديد ايشان و با دستور ايشان سراغ سينماي داستاني رفتم . سال 68 يك كار انجام دادم كه يك كار داستاني نيمه بلند بود. بعد از آن آقا مرتضي بنده را از ادامۀ كار نهي كردند. امروز مي فهمم كه نهي ايشان چه چيزي براي من داشته است. چند تا جنگ بوده كه فقط من رفتم و در آن حضور داشتم و اگر نمي رفتم از اين جنگ ها هيچ چيزي نداشتيم مثل سومالي ، كشمير و تاجيكستان و چچن و كوزوو. در اين جنگ ها تيمي همراه بنده بودند ، درچچن و سودان و سومالي تنهايي رفتم و بقيۀ آن را به همراه تيم بودم. ما تنها خبرنگاراني بوديم كه وقتي بغداد سقوط كرد در آنجا بوديم.

فاش نيوز : شما گروهي كار مي كنيد؟

برجي : الآن در يك مجموعه هستيم به اسم گروه ميثاق.حدود سه سالي است كه بصورت جدي و حرفه اي شروع كرديم به كار ساختن فيلم هاي مستند . قبل از آن بيشتر كار فرهنگي مي كرديم. يكي از كارهايي كه ساختيم  و خيلي هم صدا كرد ، كاري بود كه در جشوارۀ فيلم هاي ضد آمريكايي آمريكاي لاتين حضور داشت و در ايران هم در جشنوارۀ سه سال پيش شركت كرد ، در جشنوارۀ فجر ، اين بخش مستند سينماي آمريكاي جنوبي  جزء پر بيننده ترين بخش هاي خارجي اين جشنواره بود. در اين جشنواره آقاي" صفار هرندي" نيز حضور د اشتند  و استقبال مردم را از نزديك مشاهده كردند.براي خود ما هم خيلي باعث تعجب شده بود كه از آمريكاي لاتين ، جشنوارۀ مستند ، اين همه تماشاچي داشته باشد. خب اين جزء اولين كارهايي بود كه بچه ها انجام دادند. كارهايي كه ساخته مي شد توسط بچه ها عمدتاً در حوزۀ كشورهاي آمريكاي جنوبي بود.2 – 3 كتاب در ارتباط با مستند آمريكاي جنوبي كار شد وچند ميهمان نيز در اين خصوص دعوت كرديم از جمله دختر و پسر «چه گوارا» كه به ايران آمدند و مراسم خوبي برگزار شد. الآن يكي از بچه هاي تيم در كشمير هند است. گفتيم بعد از 10 – 12 سال حوزۀ فعاليت را به سمت كشمير ببريم ، الآن سالي يك كار مي توانيم داشته باشيم در حالي كه قبلاً 2 – 3  طرح را مي توانستيم انجام دهيم و الآن دو سالي است كه اين طرح ها باز است و به سرانجام نرسيده است.

فاش نيوز : از انجام اين كارها به دنبال چه چيزي هستيد ؟

برجي‌ : از اين جنگ ها ؟فاش نيوز : بلهبرجي : اين جنگ هايي كه من رفتم يك طرفش مسلمانان بودند . اما به برخي جا ها نيز رفتم كه البته زياد ارتباطي به من نداشت ، نه اينكه اصلاً به من ربطي نداشته باشد ، آنجا هم بالأخره يك جاهايي دارد مظلوم واقع مي شود و يك جاهايي نيز ظلم مي كنند. در يك روستا آنها حمله مي كنند و قتل عام مي كنند و در يك روستا آنها مورد حمله واقع مي شوند و قتل عام مي شوند. اما در جنگي مثل تاجيكستان (جنگ داخلي تاجيكستان) مجاهدين تاجيك هيچ وقت دست به جنايت نزدند يا در جنگ قره باغ ، مسلمانان هيچ وقت دست به جنايت نزدند ، در كوزوو هم مسلمانان كوزوويي هيچ وقت برعليه روستاي صرب ها دست به جنايت نزدند يا در لبنان حزب الله هيچ وقت در جنگ دست به جنايت نزد. بنده در جنگ 33 روزه حضور داشتم و فيلمي نيز ساختم كه درابتداي اين فيلم مظلوميت مسلمانان را كاملاً به تصوير كشيده ايم. معصوميت و مظلوميت اين مردم را داريم مي بينيم و در مراحل بعدي، قدرت حزب الله و قدرت برنامه ريزي و قدرت بازدارندگي را مي بينيم.

فاش نيوز‌‌‌ : شما در مناطق عملياتي جنگ 33روزه هم بوديد ؟

برجي : در اين مناطق خيلي سخت مي گذاشتند برويم. ولي چرا. اسرائيلي ها مي گفتند ما كمتر نيروهاي حزب الله را مي ديديم و بيشتر موشك ها بودند كه به جاي نيروي حزب الله عمل مي كردند.

 فاش نيوز : جاي مشخصي نداشتند ؟

برجي : اصلاً. جنگ لبنان يك جنگ خاكريزي نبود، بجز آن مدتي كه در مارون الرأس داشتند مقاومت مي كردند كه آن هم خاكريز نبود. يك منطقه اي بود كه نيروهاي اسرائيل مي خواستند وارد شوند و بيايند بالا وقله را بگيرند ولي نتوانستند. از جاهاي مختلف بچه ها آنها را مي زدند آن هم در مقابل گردان گولاني. گردان گولاني گرداني است كه شوروي سابق 75 تا از اين نوع نيرو داشت و دارد ، آمريكايي ها الان 250 تا دارند ، اسرائيلي ها دو تا 850 نفر دارند به اسم گردان گولاني. اينها به مدت سه هفته به مارون الرأس مي زدند كه آنجا را بگيرند ولي نمي توانستند. نمايندۀ پارلمان اسرائيل حدود يك ماه بعد از جنگ در پارلمان اسرائيل مي گويد "من يك رازي را مي خواهم فاش كنم ، ما چندين ميليارد دلار خرج گردان گولاني كرديم.اين دو تا گردان كه هركدام 850 نفر بودند و به مارون الرأس زدند با كمك گردان هاي ديگري از ارتش و نيروهاي مردمي شان كه آنها همه ارتشي بودند ، از بقال و راننده اتوبوس و... در اسرائيل غير نظامي وجود ندارد يعني كسي نمي تواند بگويد من غير نظامي هستم چون اينها وظيفه دارند تا 60 سالگي هر وقت جنگ اتفاق مي افتد خودشان را سريع معرفي كنند و سازماندهي شوند . جنگ هر چقدر كه ادامه پيدا كند به طور مداوم نيروهاي جديد را فرا مي خوانند. چيزي كه مي خواهم فاش كنم اين است كه طي سه هفته اي كه به مارون الرأس حمله كرده بودند  فقط 50 نفر بودند كه از اين منطقه دفاع مي كردند و اين يك فاجعه است." سيد حسن نصرالله يك هفته بعد در مصاحبه اي گفت :من هم مي خواهم يك چيزي را فاش كنم و آن اين است كه تعداد اين افراد 50 نفر نبود و كتر از 50 نفر بودند ولي آنچه كه بعداً اعلام شد  حدود 27 – 28 نفر بود. نيروي عجيب ايمان بود كه يك چنين حماسه اي را موجب شد. روز چهارم يا پنجم جنگ بود كه آقا فرمودند جوشن بخوانيد و به بچه هاي حزب الله بگوئيد جوشن بخوانند و اين يك روحيۀ عجيب بود كه يكباره تجديد شد. اين را كسي دارد مي گويد كه 14 جنگ را ديده . در پايان جنگ ايران و عراق وقتي كه قطعنامه پذيرفته شد  عراقي ها دوباره جلو آمدند و جادۀ اهواز خرمشهر را گرفتند و دوباره به روز اول جنگ بازگشتيم.امام (ره) فرمودند كه به بچه هايي كه در شلمچه بودند بگوئيد امروز تمام ايمان در مقابل كفر واقع شده است. من مي توانم بگويم بعد از اين پيام هر نفر از ما به راحتي مي توانستيم با صد نفر بجنگيم. قبل از آن بدون استثنا همگي مي گفتيم كه همه قتل عام مي شويم و همه شهيد مي شويم و وصيت نامه ها را نوشته بوديم.من يادم هست كه شروع كرديم به پاره كردن وصيت نامه ، از جمله خودم. همان نيرويي كه داشت وصيت مي نوشت كه ديگر كارم تمام است همان نيرو درآخر جنگ چنان حماسه اي آفريد  كه چون به پايان جنگ برخورد ، اين حماسه به دست فراموشي سپرده شد. بعد از اين پيام امام پيام آقا در جنگ 33 روزه كه فرمودند به بچه هاي حزب اللهي بگوئيد كه جوشن بخوانند ، به يكباره به اين بچه ها انگار يك نيروي مافوق طبيعي تزريق شد. جوري كه هر كدام از آنها مي توانستند با 100 نفر بجنگند. ببينيد در طول تاريخ جنگ هاي اعراب و اسرائيل هميشه يك كشتۀ اسرائيلي ، در مقابل 60 كشتۀ اعراب بوده است و در اين جنگ به جايي رسيد كه 2 كشتۀ حزب الله در مقابل 5 كشتۀ اسرائيلي قرار گرفت يعني هر نفر درمقابل 5/2 نفر و اين اولين بار بود كه در جنگ يك چنين اتفاقي  افتاد كه براي ما غير قابل تصور است. عراقي ها در طول جنگ 13 هزار سورتي پرواز داشتند يعني 13 هزار منطقه را با هواپيما بمباران كردند. در طول 8 سال جنگ در يك مرز هزار و چند كيلومتري .اسرائيلي ها در 33 روز يك منطقه اي كه يك مقدار از استان كرمان ما بزرگتراست، يك چهارم اين منطقه را 14 هزار سورتي پرواز انجام دادند. بعد ببينيد بمبي كه آن موقع عراقي ها مي انداختند نهايتا" بمب هاي 500 كيلويي بود يا هزار كيلويي ، اما بمبي كه اينها مي انداختند كمترين آن 5 تني بود. بمب هاي هوشمند ي كه آمريكايي ها در اختيار اسرائيل قرار دادند . يك هفته بعد از جنگ مجموعۀ انفجارها 27 تني بود. بعد يادمان باشد مواد منفجره اي كه اينها به كار مي بردند يك به سه بود يعني يك پوند از اين مواد منفجره برابري مي كند با 3 پوند تي ان تي. يعني اگر يك بمب 5 تني از اين نوع ، منفجر مي شود يعني در اصل يك بمب 15 هزار پوندي تي ان تي منفجر مي شود. هواپيما ها بلند مي شدند و موشك هايشان را مي فرستادند و از طريق ماهواره يك هدفي را مشخص مي كردند. اين حجم عظيم از موشك به يكباره به زمين اصابت مي كردند و 27 تن انفجار صورت مي گرفت كه تا فاصلۀ 3 – 4 كيلومتري 5 – 6 ريشتر زلزله ايجاد مي شد.حزب الله در يك چنين جنگي سر بلند بيرون آمد. در جنگي بسيار نابرابر. يعني خود ما كه در جنگ بوديم ، روز دهم جنگ اصلاً اميد به اينكه حزب الله پيروز شود نداشتيم . به يقين حزب الله شكست مي خورد. آن نيروي ايمان و آن روحيه اي كه حزب اللهي ها داشتند توانستند پنجمين ارتش بزرگ دنيا را شكست دهند.به يقين هيچ چيز نمي تواند عامل اين پيروزي باشد الا ايمان. اين بچه هاي حزب اللهي توانستند با نيروي ايمان بر ارتش اسرائيل غلبه كنند و ما اگر اين را باور داشته باشيم پيروزي از آن ما خواهد بود. نيروهاي حزب الله از ما و جنگ ما آموختندو به نظر من حالا ما بايد در جنگ ازآنها بياموزيم. ما و مسئولين ما اگر باور كنيم كه نيروي ايمان برتري دارد بر همۀ نيروها و به وسيلۀ آن مي توان بر همۀ مشكلات و تهديدها فائق آمد و فكر مي كنم مسئولين بايد درتصميم گيري هايشان يك مقدار تأمل بيشتري كنند. من مي خواهم عرض كنم آقا اينطور نيست كه آنهايي كه در دوران جنگ به جبهه رفتند به جنگ مي روند ، نه.نسل دومي ها و سومي ها هم مي روند جنگ. مگر ما چه اتفاقي افتاد كه به جنگ رفتيم . مگر قبلاً جنگ ديده بوديم. امام گفتند برويم وما هم رفتيم. الآن هم آقا اگر بگويد برويد مي رويم .همان حكمي كه امام داشت براي ما الآن آقا دارند . ما چرا فكر مي كنيم نسل سومي ها نسبتشان با آقا مثل نسبت ما با امام نيست ؟

فاش نيوز : خب براي اينكه يك سري از مسئولين آدرس هاي غلط مي دهند و نامه هايي  مي دهند كه شما بايد اين جام زهر را بنوشيد .

برجي : نه . چه جام زهري؟ برويد مطالعه كنيد جنگ حزب الله را ببينيد با نيروي ايمان چگونه مي شود دشمنان را شكست داد. با دست خالي. دست شما كه پر است ، همه چيز داريد. آنها دولت هم نيستند و پيروز از يك ميدان سخت بيرون آمدند.غزه دولت هم نيست با يك سري موشك هاي دست ساز، پيروز از جنگ 22 روزه بيرون مي آيند. ما يك دولتيم با اين همه توان. نبايد عقب بنشينيم.الآن اگر عقب بنشينيم نمي توانيم در تاريخ جوابگو باشيم.

 فاش نيوز : چه اتفاق افتاده كه با اين كه الآن هم به لحاظ امكانات و هم به لحاظ استحكام و هم به لحاظ استقرار نظام و هم به لحاظ حاشيۀ امنيتي اي كه به خاطر اعماق استراتژيك  در فلسطين و لبنان و افغانستان و عراق پيدا كرديم داريم وضعمان خيلي بهتر ازگذشته است؟چرا عده اي مترسند ومي ترسانند؟

برجي : من فكر مي كنم مسئولين از مردم يك مقدار عقب افتاده اند. يك عده از مسئولين خودشان را جاي مردم مي دانند و فكر مي كنند همانطوركه خودشان فكر مي كنند مردم هم همانطور فكر مي كنند ، در صورتي كه اينطور نيست مردم نمي ترسند. اگر مردم به انتخاب برسند كه از بين ذلت و حريت يكي را انتخاب كنند مردم حريت وآزادگي  را انتخاب مي كنند ولي اگر به مردم بگوييم اين كاري كه داريم مي كنيم ذلت است و فقط به آقا فشار بياوريم كه آقا را مجبور به اين كار بكنيم كه جام زهر را بنوشد.نه . ما نبايد بگذاريم اين اتفاق بيفتد ، همۀ صحبت من اين است. پچه بسيجي ها نبايد بگذارند اين اتفاق بيفتد ، نبايد بگذارند آقا جام زهر را بنوشد. ما آن موقع نمي دانستيم چه اتفاقاتي دارد مي افتد ولي الآن نبايد بگذاريم به آقا فشار بياورند و آقا مجبورشود جام زهر را بنوشد.اين وظيفۀ ما بسيجي هاست وما داريم اعلام مي كنيم كه آقا !جان ما پاي آن ايستاده ايم تا آخر.ما پاي شما تا آخر ايستاده ايم.خودم را مي گويم.آقا جان من به شما قول نمي دهم كه شما شهيد نشويد ، ولي به شما قول مي دهم كه قبل از شما شهيد شوم يعني پشت به خانۀ شما با دشمن مي جنگم.آخرين سنگر اگر مي خواهد خانۀ شما باشد ، من پشت به خانۀ شما و رو به دشمن خواهم جنگيد و به يقين آقا! مثل من هزاران و هزاران و هزاران نفر در اين مملكت هستند. نگوئيد نيستند و اين جوان ها پا پس كشيده اند. اينگونه نيست. يكسري از مسئولين كه مي آيند يك چيزهايي به شما مي گويند آقا جان! اينجوري نيست.اگر اين حرف من به گوش آقا مي رسد ، من همين جا مي گويم كه آقا جان! اينگونه نيست. اگر قرار باشد مردم بين حريت و ذلت يكي را انتخاب كنند ، مردم حريت را انتخاب مي كنند همانطوري كه اگر به انتخاب برسد شما عاشورا را انتخاب مي كنيد.همانطوري كه جدّ شما عاشورا را انتخاب كرد. اميدوارم آن روزي نيايد كه ببينيم پرچم آمريكايي ها در تهران به به عنوان سفارتخانه به اهتزاز درآمده ، فكر مي كنم كه آن روز ،  روز بسيار ننگيني خواهد بود در تاريخ ايران. چون عزت ما در دنيا به اين است كه آقا شما 30 سال است ايستاده ايد و مي گوييد ما هستيم.عزت ملت ما در جنگ و دفاع است. عزت و شرف ملت ما در گرو جنگ بود.

 فاش نيوز : يعني در هر شرايطي ؟

برجي : ببينيد وقتي عاشورا اتفاق بيفتد چرا عاشورا را انتخاب مي كنيم ؟ من مي گويم بگذار عاشورا اتفاق بيفتد. آنها جرأت حمله به ما را ندارند ولي ما مي ترسيم كه آنها بخواهند حمله كنند

. فاش نيوز : اگر آن شرط كه امام فرمودند محقق شد كه" آمريكا آدم شود "، اگر آدم شد چه ؟

برجي : اگر آقا تشخيص بدهند سمعاً و طاعتاً.

فاش نيوز : ملاك همان حرف ولي است ؟

برجي : ملاك حرف ولي خداست . ولي اين را ما به يقين بدانيم كه آن حرف جام زهر نيست.يعني خودشان بفرمايند كه اين جام زهر نيست . بالأخره آدم متوجه مي شود كه اين جام زهر نيست .

 فاش نيوز : يعني ما بايد كاري كنيم كه ايشان از روي استيصال اين كار را نكند ؟

برجي : همين طور است . همين را مي خواهم بگويم .امام گفت كه ما فقط با اسرائيل مشكل داريم. با قدرت بايستيد و مذاكره كنيد ، با قدرت. نه با ذلت. چه اشكالي دارد. امام حسين (ع) تا لحظۀ آخر با قدرت صحبت مي كرد. با يزيد، با شمر، با قدرت صحبت مي كرد.

 فاش نيوز : شما در جنگ 22 روزه هم حضور داشتيد ؟

برجي : هركاري كردم نشد.

فاش نيوز : يعني اقدامي كرديد كه برويد ؟

برجي : هر كاري كردم نشد . سوزش دروني من به خاطر اين است كه در اين 20 ساله يك جنگي در خاورميانه اتفاق افتاد و من هر كاري كردم نتوانستم بروم. تنها راهش مصر واز طريق دريا بود. هيچ راهي بجز مصرو دريا وجود نداشت. ما گفتيم اگر اولين كشني را راه بدهند با دومين كشتي خواهيم رفت.اصلاً اجازه نمي دادند. با سفارت مصر تماس گرفتم كه بسيار توهين آميز برخورد كردند . با وزارت خارجه تماس گرفتيم كه گفتند نامه نمي دهند.

فاش نيوز : از بين اين جنگ هايي در آن ها حضور داشتيدكه يك طرفش مسلمانان بودند ، كدامش به نظر جالب تر بود و كدامش به جنگ خودمان و به آرمان هاي خودمان نزديك تر بود ؟

برجي : جنگ 33 روزه لبنان. تنها جنگي بود كه به آرمان هاي ما نزديك بود.

فاش نيوز : شما چچن هم رفته بوديد. آنجا چه شد ؟

برجي : ببينيد در چچن يك نفر سربند زده بود و مي گفت اين سربند راما از بسيجي هاي شما ياد گرفته ايم و اين به ما قدرت مي دهد. مثلاً "عثمان اويچ" يكي از فرماندهان چچني مي گفت : اگر اسلام بت پرستي را منع نمي كرد من مجسمۀ امام را مي گذاشتم و هر روز چندين مرتبه به اين مجسمه سجده مي كردم. چون اين امام ما را آزاد كرد. در افغانستان خانواده اي كه يكي از پسرانش در شلمچه در جنگ ما شهيد شده بود ، مادرش تعريف مي كرد و مي گفت كه پسرش را به درخت بستند و با يك كارد او را مي زدند و اوبا آن لهجۀ خودش مدام مي گفت «خميني ، خميني» گفتم مادر! جان شيرت حلال كه داري به جدت سيد الشهدا مي پيوندي.از يك جهت مي گفتم كه يقين دارم كه يك ربع ديگر راحت مي شوي از ضرباتي كه دارند به تو مي زنند ولي افتخار مي كنم كه پسرم دارد نام مبارك خميني را به زبان مي آورد.  روس ها و دولتي هاي آنها به شيعيان مي گفتند «چوچوق هاي خميني» يعني بچه هاي خميني. نمونۀ ديگري كه مي خواهم به شما بگويم در كشميرشهيد" عمر علي" مي گفت كه در سخت ترين شرايط جنگ من از امام امداد طلبيدم و توانستم  از آنجا زنده بيرون بيايم و شيعه شد.

فاش نيوز: در قره باغ هم آذري ها شيعه هستند ؟

برجي : جنگ قره باغ خيلي به آن چيزي كه ما فكر مي كرديم نزديك نبود و مردم به ميدان و در صحنه نيامدند. يك سري به عنوان داوطلب آمدند كه اكثرشان هم داوطلب مردمي بودند و مي جنگيدند ولي رهبرانشان اينجور نبودند كه افراد را فرا بخوانند  براي جنگيدن. هيچ جنگي را نمي شود با جنگ ما مقايسه كرد . كليت اين جنگ را نمي شود با جنگ ما مقايسه كرد.

فاش نيوز : در چچن ، چچني ها معلوم بود خيلي سلحشورند ؟

برجي : بله خيلي عجيب است.

فاش نيوز : حالا در يك برهه اي كه تا حالا هم ادامه دارد شايد به خاطر يك سري انتظارات البته بيشتر در دورۀ اصلاحات و دورۀ سازندگي ، بحث صدور انقلاب ديگر به فراموشي سپرده شد و يك سري توجيهات سياسي هم داشتند و اينها عملاً هم از پشتيباني اي كه از گروه هاي اسلامي مي كردند در نقاط مختلف دنيا دست كشيدند. اينها به نظر شما چه تأثيري در روحيۀ آنها داشت ؟

برجي : چندين ماه در چچن بوديم ، شخصي مي گفت يك هفته پيش روس ها 500 زن و بچه را فقط در روستا ، درون يك انباري بزرگ حبس كردند و همۀ آنها را در آتش سوزاندند. چرا مردمتان، چرا دولتتان موضع گيري نمي كند؟ چرا محكوم نمي كنيد ؟ چرا ما را رها كرده ايد ؟ مگر ما مسلمان نيستيم؟ مگر ما پيامبرمان يكي نيست؟ مگر ما قرآن را قبول نداريم ؟ در جواب دادن مي ماندم.چه بگويم كه آرام بگيرند. در پاكستان دارند شيعيان را قتل عام مي كنند و شما مي دانيد جديداً هم مردم چند روستا را در يك روستا جمع كردند و 75 نفر از آنها را سر بريدند. گفتند شما لااقل از ما حمايت ضمني بكنيد. لااقل فشار بياوريد به دولت پاكستان كه دست گروه ها را براي كشتن شيعيان اينقدر باز نگذارند. دولت شما فشار بياورد.اين لولۀ گازتان را كه مي خواهيد بكشيد به وسيلۀ همين لولۀ گاز فشار بياوريد كه شما حق نداريد با شيعيان اينگونه رفتار كنيد. حق نداريد اينگونه قصابي كنيد.آنها از ما توقع دارند. چچني ها مي گفتند شما ما را به مسئلۀ هسته اي فروخته ايد و ديگر از ما حمايت نمي كنيد. و اين ما را زجر مي داد.

 فاش نيوز : تفكري كه هنوز هم دارند فعاليت مي كنند در كشورهست كه حتي در جنگ 22 روزه وقيحانه آمدند و حماس را تروريست دانستند و گناهكار ؟

برجي : همين الآن مي گويند حماس به ما چه ؟ مردم ما دارند از گرسنگي مي ميرند .به ما چه حماس. يادشان رفته كه دين ما اين اجازه را نمي دهد. خدا اين اجازه را به ما نمي دهد. پيامبرمان و آقا مرتضي علي اين اجازه را به ما نمي دهد.مي گويد اگر همسايه ات گرسنه بخوابد و با شكم سير بخوابي به دينت بايد شك كني. مگر ما چه جيزي به چچن فرستاديم ؟ چهار تا گوني آرد ، كه آن هم نشد.همين حمايت ضمني اي هم كه داريم مي كنيم  ، و پولي هم كه كف دستشان مي گذاريم  كه آن هم فكر نمي كنم بگذارند و بشود. يا  در مورد لبنان و حزب الله  لبنان ، در آفريقا شيعيان لبناني زياد هستند ، لبنان تنها كشوري است كه 3 يا 4 برابر جمعيت خود كشور لبنان در خارج از لبنان دارند زندگي مي كنند  و نيمي از اينها شيعيان هستند و به لبنان مي روند و مي آيند و اينها به حزب الله كمك مي كنند . آدم هاي ثروتمند مي آيند در لبنان . احتياجي ندارد به پول هاي ايران كه بخواهد با منت به آنها بدهد. اينطور نيست كه حزب الله دستش را دراز كرده و فقط ايران است كه به آنها كمك مي كند. يك زماني بود كه حزب الله به كمك ايران خيلي احتياج داشت .براي اينكه ايران در منطقه تنها بود. خيلي احتياج داشت به سوريه كمك كند.ولي الآن اينطور نيست كه فكر مي كنند. الآن حزب الله احتياج به يك ريال پول ايران هم ندارد. خودش آنقدر دارد ، آنقدر شيعيان در دنيا هستند كه كمك بكنند كه به يك ريال ما هم احتياج ندارد.

فاش نيوز : به هر حال آنها از ما انتظار دارند ؟!

برجي : آنها انتظار پول ندارند. انتظار معنوي دارند.او مي گويد شما از من حمايت معنوي و لساني بكنيد.يك خبرنگار انگليسي در اوكراين يك چيزي به من گفت كه نمي دانستم چه بگويم ، او به من گفت : 4 نفر در دانشگاه شما دست زدند ، در قم كفن پوشيدند ، 500 نفر را در چچن آتش زدند صدا در ايران بلند نشد. چطور اينجا اسلام سيلي مي خورد آنجا نمي خورد ؟ اين حرف ها را او مي زد.آنها هم مسلمان هستند مگر غير از اين است. مي گفت من 6 ماه در ايران زندگي كردم آمدم و اين قضايا را ديدم.

 فاش نيوز : عدهاي الآن درمقابل تمام موضع گيري هاي سياسي بين المللي ايران كه در راستاي خط امام است بر عكس عمل مي كنند . يعني اگر از حماس حمايت مي كنيد ، آنها مي روند از "محمود عباس" از تشكيلات خودگردان حمايت مي كنند.اگر از حزب الله دفاع مي كنيم آنها مي گويند به ما چه ربطي دارد ؟

برجي : به يقين مي گويم غيراز دولت احمدي نژاد هر دولت ديگري بود قضاياي اتمي ما تا به حال به اينجا نمي رسيد.هركس ديگري بود به غير از احمدي نژاد بود قصۀ اتمي ما تا حالا تمام شده بود رفته بود.من مي خواهم بگويم گول حرف هاي غربي ها را نخوريم كه آقا دست از فناوري برداريد.امروز مي گويند اتمي فردا به حجاب بند مي كنند. آنها دنبال اين نيستند. آنها با كيان اسلام مخالف هستند و ما يك جا بايد جلوي اينها بايستيم.زمان ايستادنش الآن است. با خواهش مي كنم و لطفاً نمي شود . ديديم كه با گفتمان نشد. 8 سال در بوق گفتمان دميدند چه شد ؟ چند تا كشور را جذب كردند ؟ مراكش بيايد با ما قطع رابطه كند چه سود و زياني براي ما دارد ؟مگر ما چقدر با مراكش مبادلات تجاري داريم؟درجاهاي ديگرمي گويند شما تنها مردمي هستيد كه جلوي آمريكا ايستاده ايد. جلوي غرب ايستاده ايد. به اين افتخار كنيد كه شما تنها مردمي هستيد كه جلوي غرب ايستاده ايد. جلوي غرب و جلوي كيان غرب ايستاده ايد. جلوي همۀ آنچه كه مي خواهد

. فاش نيوز : چند تا خاطرۀ ناب از اين جنگ هايي كه شركت داشته ايد بگوييد.

 برجي : در كشميركه بوديم يكي آمد گفت ايراني هستي ؟ گفتم بله . گفت دست بكش بر سر بچۀ من چون مريض است.شروع كردم به گريه كردن و گفتم مادر! من كسي نيستم . گفت نه تو خميني را ديده اي. دست بكش بر سر بچۀ من شفا پيدا كند. با اين نگاه دارند به ما نگاه مي كنند.حالا او نمي دانست كه من ايراني هستم ؟ ضد انقلاب هستم ؟ انقلابي هستم ؟ طرفدار امام هستم يا... كاري نداشت كه چه بودم فقط مي گفت تو ايراني هستي آمده اي اينجا و امام را ديده اي. در يك روستا در ويتنام بوديم كه كسي مي خواست بداند من اهل كجا هستم. زبانش را بلد نبودم وهركاري كردم نتوانستم به او بفهمانم كه ايراني هستم. نهايتا" از داخل كيف پولم يك اسكناس با عكس امام را درآوردم و نشانش دادم.زود گفت :«خميني ، خميني»و ايران را با عكس امام مي شناخت. فاش نيوز : شما تهران زندگي مي كنيد ؟برجي : بله. فاش نيوز : چطور با وجود زن و بچه آنها را تنها مي گذاريد و مي رويد ؟برجي : خدا خودش كمك مي كند.

 فاش نيوز : اسم بچه هايتان چيست ؟

برجي : نائمه و محمد هادي